علل بد خطی دانش آموزان وراهکارهای آن
در مطلبی که در پی میآید، آموزگاری توصیههایی را برای واداشتن دانشآموزان از بدخطی و تشویق آنان به خوشخطی عرضه میکند. مخاطب برخی از این توصیهها آموزگاران و والدین و برخی دیگر خود دانشآموزان است. پرورش قابلیت خوشنویسی در بچهها میتواند امتیازی چشمگیر در بزرگسالی برای آنان به همراه داشته باشد. هر چه باشد، خوشخطی از جمله صفاتی است که همواره مورد توجه بسیاری قرار میگیرد
علل بدخطــــی
* نداشتن هدف و انگیزه برای زیبانویسی.
* مواجه شدن دانشآموزان با حجم زیاد تکالیف.
* تندنویسی تکالیف.
* استفاده از خودکار، رواننویس و وسایل مشابه آن.
* آشنا شدن دانشآموزان در کلاس اول با خط نسخ ماشینی، این امر سبب میشود در کلاسهای بالاتر به سختی بتواند خط نستعلیق را جایگزین خط نسخ کند.
* خط نسخ کتابهای درسی دوره ابتدایی.
* اتلاف وقت هنگام نوشتن خط نسخ مانند کلمه (محمد) اگر همین کلمه را دانشآموز با خط نستعلیق بنویسد سرعت بیشتری خواهد داشت.
* بیتوجهی به هنر.
* خط نسخ روی کاغذ حجم بیشتری میگیرد، اما واژگان در خط نستعلیق جای کمتری اشغال میکنند.
* خط نسخ به سبب نداشتن سیرهای دایرهای و انحناها و قوسهای موجود در مفردات و کلمات صرفاً یادگیری در خواندن و نوشتن را تسهیل میکند و تأثیری در خوشنویسی ندارد.
* فشردگی برنامه کلاسی در یک نیمروز و فشار بر دانشآموزان به سبب دو یا چند نوبتی بودن مدرسه.
* استفاده از ابزار نامناسب از جمله مداد کوتاه و کاغذ بدون خط به خصوص در پایههای اولیه ابتدایی.
* بیدقتی هنگام نوشتن و رعایت نکردن هم شکلی، هم اندازه و هم فاصله بودن واژگان.
* بیدقتی برای تمیز و مرتب نوشتن.
* تراکم بیش از حد شاگردان در کلاس و نداشتن فضای مناسب و کافی برای نوشتن.
* دادن تکالیف نامناسب و بدون تناسب با توانایی کودکان.
* بیاعتنایی اغلب معلمان ابتدایی به استفاده از خط نستعلیق و آموزش آن.
* واکنشهای منفی و نامناسب بعضی معلمان در برخورد با نوشتههای دانشآموزان.
* جدی نگرفتن یادگیری خط از طرف خانواده و مدرسه و نبود مراقبتهای لازم.
* نبود انگیزه، حوصله و دانش لازم نزد برخی معلمان ابتدایی برای آموزش خط به دانشآموزان.
* بدخطی بعضی از والدین، سرمشق نامناسبی برای کودکان است.
* دادن سرمشقهایی با رسمالخط نامناسب به دانشآموزان.
* ندانستن روش و راهکارهای، خوشنویسی و اجرا نکردن تمرینهای لازم.
* قرار دادن چپ دست و راست دست در کنار هم هنگام نوشتن.
* بیتوجهی به زیبایی هنری خط که باعث تقویت روح لطیف در کودکان میشود.
* نبود دستورالعمل مشخص و روشنی برای آموزش خط نستعلیق به منظور تکرار و تمرین دانشآموزان.
راهکـــارهای رفـــع بدخطـــی
برای رفع بدخطی دانشآموزان، از سوی معلمان و پژوهشگران راهکارهای فراوانی معرفی شده است که به ذکر برخی از آنها میپردازیم:
* در کلاس اول ابتدایی از مجربترین و علاقهمندترین معلمان استفاده شود.
* تمهیداتی به عمل آید که معلم درس اول بتواند در حین آموزش از ابزارهای سمعی بصری استفاده کند.
* معلمان با اصول صحیح نوشتن آشنا و دارای خط خوش باشند.
* برای معلمان در زمینه خط نستعلیق دورههای کارآموزی آموزش ضمن خدمت گذاشته شود تا پس از دیدن دورههای لازم، در کلاس حضور یابند.
* انگیزه آموزش خط زیبا به دانشآموزان در معلمان تقویت شود.
* معلمان در مورد خط بچهها را توبیخ نکنند.
*معلم با رفتار خود در میان دانشآموزان تبعیض قایل نشود.
* با رسیدگی انفرادی به نوشتههای کودکان ضعیف دلیل بدخطی بررسی و برای برطرف کردن آن تمهیدات لازم اندیشیده شود.
* علاقه و انگیزه برای صحیح نوشتن و زیبانویسی را در کودکان تقویت کنند.
* به تفاوتهای فردی و نقاط قوت و ضعف دانشآموزان توجه شود.
* مقدار تکالیف با توانایی کودکان تناسب داشته باشد.
* تکالیف هدفدار باشد و باعث تقویت قوای ذهنی کودک شود.
* تکالیف به گونهای باشد تا تمرین و تکرار آنها باعث تثبیت یادگیری شود.
* تکالیف به صورت مستمــــر مورد رسیدگــی معلم قرار گیرد و او از تشویق و تذکر استفاده کند.
* اهمیت انجام دادن تکالیف نوشتنی برای کودک مشخص باشد.
* از الفاظ مناسب و زیبا مانند بسیار خوب، عالی، آفرین فرزندم و ... در تأیید نوشتههای کودکان استفاده شود.
* هرگز نباید تکالیف دانشآموزان را خط زد، زیرا انگیزه زیبا نوشتن را در آنها از بین میبرد.
* در نوع تکالیف تنوع وجود داشته باشد تا رغبت انجام دادن آن در دانشآموز ایجاد شود.
* بعضی اشتباهات دانشآموزان چشمپوشی شود و او مورد راهنمایی قرار گیرد.
* هدف از نوشتن به صورت خط نستعلیق برای دانشآموزان روشن باشد.
* دانشآموزان به خط زمینه دفتر و تخته کلاس توجه کنند.
* دانشآموزان به جهتهای حرکت در نوشتن مانند بالابه پایین، راست به چپ و زیر خط دقت کنند.
* کودک مداد را به طور صحیح در دست بگیرد و برای نوشتن، از ابزار مناسب استفاده کند.
* با رعایت نظم و پاکیزگی صفحه دفتر خود را کثیف نکند.
* زیاد درشت و زیاد ریز ننویسد و به یک اندازه نوشتن عادت کند.
* در آغاز نوشتن از دفاتر خطدار استفاده کند تا بتواند در مراحل بعدی بدون استفاده از خط زمینه مطلب خود را در خطی مستقیم و درست بنویسد.
* دانشآموزان عادت کنند واژگان را یکسره و یک باره بنویسند و سپس نقطههای حروف هر کلمه را بگذارند.
* بهتر است تا زمانی که شاگردان به درست نوشتن عادت کنند، تکالیف خود را در کلاس و زیر نظر مستقیم معلم انجام دهند.
* دانشآموزان نوشتن واژگان دیگر را نیز تمرین کنند و نوشتن کلمات و رونویسی مختص به کتاب نباشد تا درست نوشتن کلمات دیگر را نیز یاد بگیرند.
* از وضع خانوادگی، مالی، فرهنگی، تواناییها، حالات روحی روانی، عاطفی و بهداشتی دانشآموزان اطلاعات کافی در دست باشد، زیرا گاهی انگیزههای بدخطی ناراحتیهای روحی عاطفی و فرهنگی است.
* یک رسمالخط یک دست و یکسان به خط ریز نستعلیق یا شبیه آن برای سال اول در نظر گرفته شود.
* کتب درسی با رسمالخط تلطیف شده خط نستعلیق چاپ شود.
* نگاه کردن به خط نستعلیق(مشق نظری) تأثیر زیادی در خوشنویسی دارد. بنابر این بهتر است از پایه اول دانشآموز با این خط آشنا شود.
* به ساعت خوشنویسی اهمیت بیشتری داده شود.
* از رسمالخطهای تحریری برای تقویت مهارت دانشآموزان در نوشتن استفاده شود(مانند تمرینهایی برای پر رنگکردن کلمات تحریری، کپی کردن از روی آنها جهت تمرین، شبیهسازی به طور مستقیم از طریق نگاه کردن(مشق نظری) و عمل سایهزدن).
* برای استفاده از خط نستعلیق به صورت مداوم و مستمر تأکید شود
علل بد خطی دانش اموزان
خوشخطی از جمله صفاتی است که برخی آن را ارثی میدانند. میتوان شواهدی برای اثبات این مدعا یافت. اما ذاتی بودن خطخوش به آن معنا نیست که این صفت قابل یادگیری نباشد. در واقع میتوان از ابتدا که بچهها دبستان میروند، با توجه به یک رشته ملاحظات و انجام تمرینهایی چند، دانشآموزان را به اهمیت خط خوش واقف و این قابلیت را در آنان تقویت کرد.در این مطلب توصیههایی را برای واداشتن دانشآموزان از بدخطی و تشویق آنان به خوشخطی عرضه میکنیم. توجه به نگارش دانشآموزان از همان سالهای اولیه دبستان مورد توجه قرار بگیرد.پرورش قابلیت خوشنویسی در بچهها میتواند امتیازی چشمگیر در بزرگسالی برای آنان به همراه داشته باشد. هر چه باشد، خوشخطی از جمله صفاتی است که همواره مورد توجه بسیاری قرار میگیرد. پس اگر میخواهید فرزندتان خوشخط شود، به این نکات توجه کنید:
علل بدخطی
* توجه نکردن دانشآموزان به خط زمینه دفتر و تخته کلاس.
* اضطراب و نگرانی دانشآموزان هنگام نوشتن.
* نداشتن اعتماد به نفس هنگام نوشتن.
* نداشتن آمادگی جسمانی، روانی، روحی.
* وجود اختلالات یادگیری در دانشآموزان" مثل اختلالات دیکته نویسی".
* نداشتن هدف و انگیزه برای زیبانویسی.
* مواجه شدن دانشآموزان با حجم زیاد تکالیف.
* تندنویسی تکالیف.
* استفاده از خودکار، رواننویس و وسایل مشابه آن.
* آشنا شدن دانشآموزان در کلاس اول با خط نسخ ماشینی، این امر سبب میشود در کلاسهای بالاتر به سختی بتواند خط نستعلیق را جایگزین خط نسخ کند.
* خط نسخ کتابهای درسی دوره ابتدایی.
* بیتوجهی به هنر.
* فشردگی برنامه کلاسی در یک نیمروز و فشار بر دانشآموزان به سبب دو یا چند نوبتی بودن مدرسه.
* استفاده از ابزار نامناسب از جمله مداد کوتاه و کاغذ بدون خط به خصوص در پایههای اولیه ابتدایی.
* بیدقتی هنگام نوشتن و رعایت نکردن هم شکلی، هم اندازه و هم فاصله بودن واژگان.
* بیدقتی برای تمیز و مرتب نوشتن.
* تراکم بیش از حد شاگردان در کلاس و نداشتن فضای مناسب و کافی برای نوشتن.
* دادن تکالیف نامناسب و بدون تناسب با توانایی کودکان.
* بیاعتنایی اغلب معلمان ابتدایی به استفاده از خط نستعلیق و آموزش آن.
* واکنشهای منفی و نامناسب بعضی معلمان در برخورد با نوشتههای دانشآموزان.
* جدی نگرفتن یادگیری خط از طرف خانواده و مدرسه و نبود مراقبتهای لازم.
* نبود انگیزه، حوصله و دانش لازم نزد برخی معلمان ابتدایی برای آموزش خط به دانشآموزان.
* بدخطی بعضی از والدین، سرمشق نامناسبی برای کودکان است.
* ندانستن روش و راهکارهای، خوشنویسی و اجرا نکردن تمرینهای لازم.
* قرار دادن چپ دست و راست دست در کنار هم هنگام نوشتن.
* نبود دستورالعمل مشخص و روشنی برای آموزش خط نستعلیق به منظور تکرار و تمرین دانشآموزان.
با شناخت علل این مسئله در گام اول باید برای رفع آنها اقدام کنیم . به عنوان مثال دقت کنیم اگر کودک ما ناتوانی و اختلالی در مسائل یادگیری دارد یا اشتباه های خاصی را در دروسی خاص تکرار می کند باید برای درمان ترمیمی او اقدام کنیم. و یا اگر علت بد خطی در کم بودن زمان لازم برای انجام دادن تکلیف است با استفاده از روش های مختلف این زمان را بسط دهیم.
ما به عنوان الگو و سرمشق تلاشی مضاعف داشته باشیم تا سرمشق هایی با خطوط منظم و خوش خط ارائه دهیم. دادن سرمشقهایی با رسمالخط نامناسب به دانشآموزان انگیزه ای برای خوش خط شدن به آنها نمی دهد.
در گام بعد ضروری است تا فرزندمان را با محاسن خوش خطی و استفاده از خط نستعلیق آشنا کنیم . به عنوان مثال اتلاف وقت هنگام نوشتن خط نسخ در مورد کلمه (محمد) قابل توجه است، اگر همین کلمه را دانشآموز با خط نستعلیق بنویسد سرعت بیشتری خواهد داشت. و یا خط نسخ روی کاغذ حجم بیشتری میگیرد، اما واژگان در خط نستعلیق جای کمتری اشغال میکنند.
در گام بعد لازم است تا موارد کاربرد هر یک از خطوط را برای او ذکر کنیم. خط نسخ به سبب نداشتن سیرهای دایرهای و انحناها و قوسهای موجود در مفردات و کلمات صرفاً یادگیری در خواندن و نوشتن را تسهیل میکند و تأثیری در خوشنویسی ندارد.
در قدم بعد اینکه ما به عنوان الگو و سرمشق تلاشی مضاعف داشته باشیم تا سرمشق هایی با خطوط منظم و خوش خط ارائه دهیم. دادن سرمشقهایی با رسمالخط نامناسب به دانشآموزان انگیزه ای برای خوش خط شدن به آنها نمی دهد.
و... سعی کنیم تا اهمیت هنر را گوشزد کنیم و روحیه زیبایی شناختی را در فرزندان تقویت کنیم . توجه به زیبایی هنری خط باعث تقویت روح لطیف در کودکان میشود. و او را به این امر ترغیب می نماید.
مقاله علل بدخطی دانش آموزان ازدیدگاه آقای روح الله دلخانی استاد خوشنویسی و مدرس دانشکده
خط و خوشنویس از دیرباز در میان ما ایرانیان از جایگاه رفیع و پراهمیتی برخوردار است . به طوری که حتی داشتن خط خوب و زیبا گاهی افراد را در جایگاه اجتماعی بهتری نیز قرار خواهد داد. اما جدای از آموزش خوشنویسی که می بایست تحت نظر اهالی فن و مربیان آموزشی با تجربه انجام پذیرد و مقصود ما هم در این مجال پرداختن به آن نیست ، در اینجابرخی از عوامل بد خطی دانش آموزان که باعث بسیاری از تاثیرات منفی ارتباطی وحتی روحی واحتمالا تحصیلی افراد جامعه شده است را با توضیحی اندک بررسی می کنیم .خط که اولین صحنه ی مواجه کودک با دنیای یادگیری های نظام مند است ، نقش بسیار پراهمیت و تعیین کننده ای در بازسازی ذائقه ی زیبا شناختی دارد . درست نوشتن ، زیبا نوشتن و خوانا نوشتن ، همه از اموری است که اساس آن را باید در دوره ی دبستان پایه گذاری نمود . بنابراین علل بد خطی ، زشتی و ناخوانایی دست خط را باید در همان سال های اولیه ی تحصیل جُست . شاید بتوان گفت خط خوب می تواند یکی از عوامل موثر در موفقیت درسی و تحصیلی دانش آموزان و از آن مهم تر مجوزی برای ورود آنان به محیط های اجتماعی بزرگتر جدیدتر باشد. به اعتقاد جان . پی . میلر ، خوشنویسی به توسعه ی آگاهی در دو بُعد ، « احساس تکامل » و « عمل خالصانه » کمک می کند ، کاری که سایر هنرها به راحتی قادر به انجام آن نیستند .در قرن حاضر پیدایش و توسعه ی صنعت چاپ و استفاده آن در نشر و نگارش کتاب ها ، مجله ها ، روزنامه ها و از همه مهمتر استفاده نامطلوب از خطوط خشک وبی روح نسخ چاپی در کتابهای درسی دبستان موجب شد با خط اصیل و زیبای فارسی( نستعلیق)که زاییده ی روح لطیف وظریف ایرانی هاست، مورد بی مهری و بی اعتنایی فراوان واقع شود.همین امر باعث شد تا به مرور زمان در مقایسه با گذشته، بیش از پیش اهمیت جنبه ی هنری خود را برای داشتن الگویی مناسب از دست دهد . بنابراین متاسفانه افراد جامعه، زیبا نویسی را فقط در حیطه ی کار خوشنویسان قلمداد می کنند و به اندازه ی یادگیری درس های دیگر برای فراگیری خوشنویسی نمی کوشند .
خط نستعلیق با وجود خصوصیات لطیف واصیل، به عنوان خط رسمی ما ایرانیان به شمار می رود .با در نظر گرفتن مشکلات عدیده ای که دانش آموزان در فراگیری خط تحریری نستعلیق دارند و با توجه به آموخته های نادرستی که در طی سالهای تحصیلی دردست آن ها شکل گرفته است و همچنین ناتوانی در تغییر دستخط و ... به دلایلی که شرح آن در زیر آمده است ضرورت دارد در این زمینه پژوهش های اصولی ، دقیق و سازمان یافته ای از سوی متولیان مربوطه صورت پذیرد . دراینجا به طور کلی در یک تقسیم بندی منظم و دقیق میتوان عوامل بد خطی افراد را در موارد زیر جستجو نمود1- : عوامل مربوط به خانواده و پیش نیازها2- عوامل مربوط به معلمان و شیوه های آموزشی آنها3- عوامل مربوط به کتاب های درسی
4- عوامل مربوط به دانش آموزان
عوامل مربوط به خانواده :
خوشنویسی مهارتی است که مانند سایر مهارت ها باید به طور صحیح آموخته شود. چنانچه کودک در خانواده ای زندگی کند که اعضای آن از ذوق و استعداد بیشتری برخوردار باشند ، کودک به لحاظ توجه کافی و لازم از سوی خانواده ، زمینه ی بیشتری برای فراگیری خط خوش خواهد داشت . البته سوالی که به طور معمول در بین افراد جامعه مرسوم است ،ارثی بودن خط خوش است . یعنی اگر در خانواده ای پدر یا مارد خوشنویس باشد به تعیین فرزندان آن خانواده نیز خوش خط خواهند شد . در مورد این سوال هنوز هیچ جواب معتبر و قانع کننده ای دیده نشده است . اما به نظر اینجانب دارا بودن خط خوب از سوی والدین یا ارثی بودن آن فقط می تواند وسیله وانگیزه ای مناسب و تشویق زیادی برای پیشبرد دستخط دانش آموز باشد ، نه دلیل اصلی خوش خطی آنان .چه بسا دانش آموزانی که والدین آن ها بی سواد یا بدخط هستند ولی فرزندانشان از خط زیبا و خوانائی برخوردباشند و یا برعکس ، پدر و مادر خط خوبی داشته باشند و دانش آموزان آن ها هیچ استعداد یا علاقه ای برای خوش خطی و خوشنویسی نداشته باشند . بنابراین :
1- نقش خانواده ، نقش راهنما ، تشویق و ایجاد ارتباط مستمر با مربیان آموزشی به جهت نظارت صحیح روی دستخط دانش آموزاناست .
2- بدخطی بعضی والدین ، سرمشق والگوی نا مناسبی برای کودکان است که بی شک در زیبایی و زشتی خط آن ها تاثیر گذار است .
3- جدی نگرفتن یادگیری خط دانش آموزاز سوی خانواده و نبود مراقبت های لازم می تواند از اهمیت زیبا نویسی آنان بکاهد.
عوامل مربوط به مربیان و شیوه های تربیتی وآموزشی آنان :
1 – بد خطی مربیان آموزشی یا نداشتن روش و راهکارهای مناسب تعلیم خوشنویسی : اگر معلم دست خط بد و ناخوانایی داشته باشد، قادر به تربیت دانش آموزان خوش خط نخواهد بود، چرا که معلمان به لزوم باید در هنگام توضیحات درس مطالبی را پای تخته بنویسد . از آنجا که دانش آموزان به راحتی از حرکات دست و خط معلمان خود تاثیر می گیرند، لذا تمام حرکت نوشته های معلم خود را در ذهنشان ثبت می کنند . ناخودآگاه هر چه معلم خط بدی داشته باشد دانش آموز هم تحت تعلیم و تاثیر خط نا زیبا قرار خواهد گرفت . بنابراین یکی از دلایل بد خطی را می توان بد خطی معلمان ومربیان آموزشی دانست .
2 –نحوه برخورد معلمان : دراصلاساس کار برخورد معلم با دانش آمو بر پایه ی عطوفت و کاهش تنش و اضطراب در بین دانش آموزان باید باشد . یکی از اموری که دایم معلم ودانش آموز با آن سروکار دارند ، اصطلاحاً خط زدن مشق شب وتکالیف است . بازدید مشق های شب باید دقیق وبا اشتیاق بررسی گردد و دانش آموزی که با دقت بیشتر و مرتب تر مشق های خود را نوشته است حتماً مورد تشویق قرار گیرد . از طرفی برخورد نامناسب و ایجاد تنش در برابر دانش آموزانی که خط خوبی ندارند ، عدم اهمیت به آنان نیز می تواند در ایجاد انگیزه ی کم آنها برای زیبا نویسی تاثیر گذار باشد .
3 – تکلیف زیاد ونامناسب ( مواجه شدن دانش آموزان با حجم زیاد مشق و...) : یکی از عواملی که باعث عدم دقت در نگارش صحیح و زیبای خط می گردد ، تحمیل مشقهای زیاد است . زمانی که دانش آموزان با تکلیف زیاد مواجه می شوند معمولا کمتر به زیبا نویسی آن توجه دارند ، درنیجه بیشتر در این فکر ند که صرفاً تکالیف را تمام کنند . بنابراین اضطراب اتمام تکالیف، مانع از زیبا نویسی آنان می شود . نتایج تحقیق رابرت نشان می دهد ازدیاد تکالیف شب مهارت در نوشتن را پایین می آورد و در دانش آموزان نگرش منفی نسبت به نوشتن ایجاد می کند . در برخی تحقیقات دیگر نشان داده می شود ، نبود آموزش صحیح ، ندادن تمرین کافی از سوی معلمان ، تند نویسی به جهت تند گفتن مطالب از سوی معلمان ، در زیبا نویسی دانش آموزان تاثیرگذار است .
4 - نبود انگیزه ، حوصله و دانش لازم نزد برخی معلمان ابتدایی برای آموزش خط: بی شک ، نبود حوصله و انگیزه ی لازم برای آموزش قواعد خوشنویسی و رفع اشکال خطوط دانش آموزان نیز در نوشتن آنان تاثیر گذار است . به طوری که اگر دانش آموز حوصله و دقت فراوان معلم را در کلاس متوجه شود به تعیین به اهمیت زیبا نویسی پی می برد . لذا عدم حوصله معلمان آموزشی تاثیر منفی در خط دانشآموز خواهد داشت .
5 – فشردگی برنامه های کلاسی در یک نیمروز و فشار بر دانش آموزان به سبب چند نوبت بودن مدارس .
6 – تراکم بیش از حد شاگردان در کلاس و نداشتن فضای مناسب و کافی برای نوشتن .
7 – بی اعتنایی اغلب معلمان دوره ابتدایی به استفاده از خط نستعلیق و آموزش آن .
8 – واکنش های منفی و نا مناسب بعضی معلمان در برخورد با نوشته های نازیبای دانش آموزان . البته یکی از عوامل ایجاد انگیزه زیبا نویسی ، ترغیب و راهنمایی مناسب از سوی معلمان در برابر بدخطی دانش آموزان است .
9 – استفاده از ابزار نا مناسب از جمله مداد کوتاه ، کاغذ بدون خط و ... به خصوص در پایه های اول و دومابتدایی .
10 – استفاده از خودکار ، روان نویس و خود نویس در پایه های اول و دوم ابتدایی .
عوامل مربوط به کتب درسی :
1 – متاسفانه یکی از عوامل بسیار مهم و تاثیر گذار در نوشتار افراد، مخصوصاً دانش آموزان پایه اولیه ی تحصیلی ،وجود کتاب های درسی و استفاده از خط نامناسب ، خشک و بی روح نسخ کامپیوتری است . پر واضح است خطوطی که در کتب ما طی سالهای متمادی ، بیشتر اوقات دانش آموزان را به خود اختصاص داده است و شاید بتوان گفت سالهای مشق و نمونه ی الگوی خطی دانش آموزان بوده، بی شک تاثیر منفی خود را گذاشته است . لذا آشنا شدن دانش آموزان در دوره های اول ابتدایی با خط نسخ ماشینی باعث گردیده است دانش آموزان به سختی خط نستعلیق را در سالهای بعد فرا گیرند .
2 – نبود دستورالعمل روشن و مشخص ، به منظور تکرار و تمرین از سوی معلمان یکی دیگر از این عوامل است . متاسفانه متولیان آموزشی هیچ گونه تدبیر مناسبی را برای برنامه ریزی مدون خوشنویسی دانش آموزان در نظر نگرفته اند .
3 – خط نسخی که تا به حال در کتب درسی استفاده شده است ، به سبب نداشتن سیرهای دایره ای ، انحنا و قوس های مختلف در مفردات حروف و تیزی کلمات ، صرفاً یادگیری در خواندن و نوشتن را تسهیل می کند و تاثیری در زیبانویسی و ندارد .
عوامل مربوط به خود دانش آموزان :
1 – توجه نکردن به خط زمینه و تخته کلاس : خط زمینه ی دفتر یکی از عوامل مهم برای زیبا نوشتن و ریتم دقیق در نوشتن است . بنابراین عدم رعایت آن موجب بد خطی می شود .
2 – اضطراب ، استرس و نگرانی در هنگام نوشتن .
3 – نداشتن اعتماد به نفس هنگام نوشتن : البته تشویق و ترغیب مربیان آموزشی ، والدین و اعضای خانواده در القای اعتماد به نفس ، هنگام تاثیر فراوان دارد .
4 – بی دقتی هنگام نوشتن و رعایت نکردن هم شکلی ، اندازه ها و فاصله ی حروف و واژگان .
کراوچ و جانسون و مایکل ، نحوه ی قرار گرفتن کاغذ و طرز قرار گرفتن بدن را نیز از عواملی می دانند که در نارسائی های نوشتن با دست سهم دارند .
5 – بی دقتی برای تمیز و مرتب نوشتن .
6 – اختلال عملکرد دست و انگشتان به علت ضایعات ارتوپدیک .
7 – اختلال در عملکرد دست و انگشتان به دلیل ضایعات عصبی .
8 – نبود انگیزه و عدم علاقه به تحصیل. ( البته این انگیزه و ایجاد علاقه معمولاً باید از طرف خانواده و مربیان آموزشی تامین شود )
در بررسی علل بدخطی دانش آموزان دورۀ ابتدایی، علاوه بر عوامل آموزشی و تربیتی مؤثر بر دست خط آنان، باید عوامل مربوط به وضعیت جسمی و روانی کودکان نیز مورد توجه قرار گیرد. چه بسا بدخطی دانش آموزان به دلیل ضایعات استخوانی، عصبی یا حالات عاطفی و روانی نامطلوب باشد. در این صورت آموزش های معلم در زمینۀ خوشنوسی کافی نخواهد بود و ارجاع به یک متخصص، امری الزامی است.
از میان همۀ مهارت های تحصیلی، نوشتن، ملموس ترین آن هاست، زیرا فرد با استفاده از این مهارت، سندی از خود بر جای می گذارد. به همین دلیل مهارت در خوشنویسی اهمیت بسزایی دارد.
شناخت علل و عوامل مؤثر بر بدخطی از آن جهت اهمیت دارد کــه بـــا ریشه یابی و رفع آنها می توان تا حد زیادی به مهارت در خوشنویسی کمک کرد. در این مقاله، ضمن بررسی علل بدخطی کودکان به ارائۀ راه کارهای مناسب برای رفع این مشکل می پردازیم.
عوامل مؤثر بر بدخطی دانش آموزان
به طــور کلی عوامل مؤثر بر بــدخطی نویسی را می تــوان در سه گروه عمده جای داد که عبارت اند از:
1. عوامل مربوط به خانواده
2. عوامل مربوط به معلم و شیوه های آموزشی و تربیتی مدرسه
3. عوامل مربوط به دانش آموزان
1- عوامل مربوط به خانواده
نقش خانواده را در یادگیری مطلوب دانش آموزان نباید نادیده گرفت. از آن جا که خوشنویسی مهارتی است که مانند سایر مهارت ها باید آموخته شود، «چنانچه کودک در خانواده ای زندگی کند که اعضای آن از ذوق و استعداد هنری بیشتری برخوردار باشند و به فرزندان خود توجه کافی مبذول دارند، کودک کمتر گرفتار معضل بدخطی می شود. نقطۀ مقابل چنین خانواده ای، خانواده هایی اند که نسبت به فرزندان خود بی تفاوت اند و از تشویق و تنبیه به موقع برای انجام تکالیف فرزندانشان استفاده نمی کنند و در واقع انگیزۀ لازم را برای اجرای بهتر تکالیف در فرزندان خود به وجود نمی آورند. چنین کودکانی اغلــب با اکـــراه و بی میلی اقدام به نوشتن می کنند که طبیعتاٌ نتیجۀ عملکرد آنها نیز رضایت بخش نخواهد بود.»
کودکانی که در خانواده های به هم ریخته یــا خانواده هایی زندگی می کنند که محرومیت فرهنگی و اجتماعی دارند، از لحاظ عاطفی آسیب شدیدتری می بینند در زمینــه خط ضعیف هستند (1385، ص90).
2. عوامل مربوط به معلم و شیوه های آموزشی و تربیتی مدرسه
«انگشتان کوچک ما را آرام آرام و با حوصله و با حوصله با خامه و قلم و نوشتار صحیح آشنا کنید» (صافی، 1372، ص 46).
از بین عوامل مربوط به معلم، مهمترین آنها شیوه های آموزشی معلم است. اگر معلم خود دست خط بــدی داشته باشد، بنا به مثل معروف «رطب خورده منع رطب کی کند»؟ قادر به تربیت دانش آموزان خوش خط نخواهد بود.
نکتۀ دیگر، «طرز برخورد معلم با دانش آموزانی است که شخصیت اضطرابی دارند. این گونه افراد، بیش از سایرین از شکست می ترسند. اضطراب این دسته از دانش آموزان، گذشته از عواملی که مربوط به محیط خانواده می باشد، ممکن است ناشی از شکست، ناکامی، تجربه های ناموفق، تنبیه و فشار معلمان برای موفقیت باشد. لذا معلمان باید به شرایط خاص روحی آنها توجه کنند و اساس کار خود را بر کاهش تنش قرار دهند.»
همچنین معلمانی کـــه بیش از حد تکالیف نوشتنی به شاگردان خود می دهند، سبب خستگی دانش آموزان و در نتیجه بدخطی آنها می شوند.
از نکات دیگری که معلم باید به آنها توجه کند، طرز صحیح قرار گرفتن کاغذ بدن دانش آموزان و نیز طرز صحیح به دست گرفتن قلم در هنگام انجام تکالیف است.
شماری از دانش آموزان در هنگام نوشتن سرشان را به کاغذ می چسبانند یا کاغذ را بیش از حد کج می گذارند. عده ای از آنها قلم را طوری در دست می گیرند که نوشته های خود را نمی بینند. بعضی از آنها نیز آن قدر قلم را بالا می گیرند که قادر به کنترل حرکات دست در هنگام نوشتن نیستند. با این توضیحات، معلم به کودکان نحوۀ صحیح قرار گرفتن کاغذ و بدون و شیوۀ صحیح گرفتن قلم را بیاموزد. هم چنین باید به کودک بیاموزد که در هنگام نوشتن به آن چه می نویسد، یعنی جهت حرکت دست خود بر روی کاغذ، نگاه کند. در غیر این صورت، حروف را در هم نوشته یا به سمت بالا یا پایین خط زمینه منحرف می شود (سیف، 1385، ص 185).
3. عوامل مربوط به دانش آموزان
بررسی مسئله و موضوع خط در جمعیت دانش آموزان ما، در بردارندۀ نکات قابل تأملی است. بعضی از دانش آموزان در مورد علت هــای بدخطی از تنـــدنویسی نام می برند. بعصی دیگر می گویند: «نمی توانیم بنویسیم یا بلد نیستم و ...» (مسیبی، 1381، ص16).
برای این که کودک بتواند نوشتن را به نحو احسن انجام دهد، لازم است از سلامت کافی در زمینه های جسمی و روانی برخوردار باشد. در این جا عواملی که به نوعی در بدخطی کودکان مؤثرند، مورد بررسی قرار می گیرند.
الف) اختلال در عملکرد دست و انگشتان، به علت ضایعات ارتوپدیک (استخوانی)
«یک کودک سالم و طبیعی باید بتواند قلم را با سه انگشت شست، اشاره و وسط بگیرد. اگر به هر دلیلی، اختلالی در عملکرد انگشتان وجود داشته باشد، کودک نه تنها نوشتن را به نحو مطلوب انجام نمی دهد، بلکه برای انجام آن به وقت بیشتری نیز، نسبت به سایر دانش آموزان، نیاز دارد. به عنوان مثال، دانش آموزان راست دستی را در نظر بگیرید که عصب میانی دست راست او آسیب دیده است. از آن که این عصب مسئول حرکت مقابل انگشت شست می باشد، زمانی که آسیب می بیند، شست قادر به حرکت مقابل نخواهد بود و به جای این که در مقابل سایر انگشتان حرکت کند، در کنار آنها قرار می گیرد و دست کودک حالتی پیدا می کند که اصطلاحاً به آن «دست میمون» گفته می شود. به این ترتیب کودک نمی تواند قلم را به نحو صحیح در دست بگیرد و این نکتۀ مهمی است که بــــر روی دست نوشته های او تأثیر می گذارد و او را بدخط می سازد» (والاس و لافلین، ترجمۀ طوسی، 1370، ص 75).
علاوه بر این، وجود هر گونه زخم یا عاملی که باعث درد در انگشتان شود، بر روی دست خط دانش آموزان تأثیر می گذارد. همچنین کودک برای این که بتواند خوب بنویسد، لازم است که هیچ گونه ضایعه ای در قسمت های فوقانی دست، مثل آرنج، ساعد و بازو نداشته باشد. وجود سوختگی، شکستگی، کوفتگی و زخم در هر یک از این قسمت ها، موجب بدخطی می شود، محدودیت حرکتی در مفاصل مچ، انگشتان، آرنج و بازو نیز از جمله عوامل بدخطی اند.
ب) اختلال در عملکرد دست و انگشتان، به دلیل ضایعات عصبی
در همۀ اختلالات مربوط به عملکرد دست و انگشتان، به دلیل آسیب دست و چشم و توان عضلات، خط دانش آموزان خیلی بد و بعضاً ناخواناست.
از میان اختلالات می توان به انواع فلج مغزی، آسیب مغزی، صرع و میوپاتی (بیماری عضلاتی) اشاره کرد.
بچه های فلج مغزی را می توان به چند دسته تقسیم کرد:
1. اسپاستیک: این دسته از کودکان فلج مغزی به دلیل سفتی موجود در عضلاتشان بدخط می نویسند و آن هم در صورتی است که این سفتی در حدی نباشد که به طور کلی مانع نوشتنشان شود. ممکن است این سفتی، محدودیت حرکتی در مفاصل دست، نظیر: مچ، آرنج و بازو و ایجاد کند که در هنگام نوشتن اجازۀ مانور به فرد نمی دهد.
2. هیپوتانیا: کودکان مبتلا به هیپوتانیا به سبب پایین بودن توان عضلاتشان قادر به استفادۀ صحیح از قلم نیستند. این کودکان قدرت کافی برای گرفتن قلم را ندارند و معمولاً نوشته های آنها بسیار کمرنگ و عاری از هرگونه ظرافتی است.
3. آتتوئید: بچه های آتئوئید به علت حرکات زایدی که در اندام های خود، خصوصاً دستهایشان دارند، بسیار بدخط می نویسند. این کودکان قادر به کنترل قلم نیستند و در هنگام نوشتن به بالا و پایین خط زمینه منحرف می شوند.
4. آتاکسی: این کودکان به دلیل لرزش موجود در دست هایشان بدخط می نویسند.
افراد مبتلا به صدمات مغزی نیز، بسته به نوع ضایعه ای که دچار آن شده اند، شبیه کودکان فلج مغزی عمل می کنند.
کودکان مبتلا به ضایعات مخچه ای دچار ماکروگرافی اند، یعنی کلمات را بزرگتر از آن چه باید، می نویسند. در بعضی از افراد مبتلا به میوپاتی نیز ممکن است عملکرد دست ها دچار اختلال شود که این معضل بر روی دست نوشته های آنان مؤثر است. کودکان مصروع زمانی که دچار حملات تشنجی می شوند (به مدت چند روز)، قـــادر به استفادۀ درست از قلم نیستند؛ یعنی دست هایشان قدرت گرفتن را ندارند و آن دسته از کودکانی که دچـــار حملات تشنجی مکرر می شوند، حتی اگر این تشنج تحت کنترل هم باشد، به دلیل لرزش ظریفی که در دست هایشان دارند، بـدخط می نویسند. در واقـــع لرزش ظریف انگشتان را بر روی دست نوشته های آنان می توان دید» (والاس و لافلین، ترجمۀ منشی طوسی، 1370، ص 82).
ج) عدم غلبۀ طرفی مغز
«کودک پیش از نوشتن باید غلبۀ طرفی را به دست آورد. در کودکانی که این اتفاق نیفتاده است، نوشتن به سختی انجام می شود. کودکانی که غلبۀ طرفی تثبیت نشده دارند، از هر دو دست خود به طور متناوب در نوشتن استفاده می کنند، حال آن که در هیچ یک به اندازۀ کافی مهارت ندارند» (سیف، 1385، ص 70).
د) عوامل روحی و روانی و تأثیر آن بر روی نوشتن
«ممکن است بدخطی با عوامل نظیر: اضطراب و اختلالات نوروتیک (عصبی) همراه باشد و در بعضی از اوقات حالات عصبی موجب گرفتگی عضله در کودکان می شود. یعنی ماهیچه های دست کودک متعاقب نوشتن چند سطر دچار انقباض شده، کودک دیگر قادر به نوشتن نیست. در این صورت علائمی نظیر بی مهارتی و پاراتونی (انقباض یک عضله و سپس شل نشدن آن) و واکنش های اضطرابی در ارتباط با نوشتن ممکن است مشاهده شود. بی قراری، بیش فعالی و کوتاهی دامنۀ توجه و تمرکــــز نیز از جمله عــــواملی اند که بــر روی خط دانش آموز تأثیر می گذارند» (هر گنهان و اولسون، ترجمۀ سیف، 85).
هـ) چپ دستی
«در مــورد کودکان چپ دست این سؤال مطرح می شود که چرا این کودکان در شروع نوشتن بد خط اند؟ پاسخ این است که این کودکان نمی توانند آن چه را که می نویسند، به خوبی ببینند، زیرا دست آنها روی نوشته هایشان را می پوشاند و همیــن عامل سبب بدخطی کودکان چپ دست می شود.
بسیاری از کودکان چپ دست نیز برای پرهیز از کثیف شدن نوشته ها، دست خود را به صورت قلاب کج می گیرند. این شکل در واقع به کج گذاشتن کاغذ مربوط می شود. اگر چپ دست ها کاغذ را برخلاف جهتی که راست دست ها می گذارند، قرار دهند، برای نوشتن در وضعیت طبیعی و راحت قرار می گیرند» (بیابانگرد، 1385، ص 25).
و) نبود دید کافی
بسیاری از کودکان به دلیل نداشتن دید کافی، چشم های خود را به کاغذ بسیار نزدیک می کنند. دست نوشته های این کودکان معمولاً خط خوردگی ها و پاک کردن های فراوان دارد.
اشکال مختلف بدخطی نویسی
«با بررسی دست نوشته های دانش آموزان به این نتیجه می رسیم که بدخطی در آنان به اشکال و انواع مختلف مشاهده می شود که بعضی از آن ها عبارت اند از:
1. درشت نویسی و ریزنویسی.
2. فاصله گذاری نامناسب بین حروف و کلمات.
3. نامرتب نوشتن.
4. کج نوشتن حروف و کلمات.
5. خارج شدن از خط زمینه (مجلۀ کودکان استثنایی، اردیبهشت 1385).
شیوه های ترمیمی
روش های ترمیمی زیر می تواند توسط معلمان و والدین مورد استفاده قرار گیرد:
1) پس از ارزیابی کودک، چنان چه متوجه شدید که کودک الگوی صحیح گرفتن قلم را نمی داند، به عنوان مثال از حرکت شست برای گرفتن قلم استفاده نمی کند، او را به یک پزشک متخصص ارتوپدی ارجاع دهید. مشکل نوشتن چنین کودکی ممکن است با استفاده از آتل دست حل شود. با این وسیله کمکی، کودک قادر خواهد بود قلم را به نحو صحیح بگیرد و خوش خط تر بنویسد.
2) اگر کودک قلم را با فاصلۀ زیادی از نوک آن می گیرد یا بیش از حد پایین می گیرد، با گره زدن یک نخ بر روی قلم، محل مناسب برای گرفتن قلم را مشخص کنید.
3) چنان چه کودک از اختلال عاطفی و روانی رنج می برد، او را به یک روان شناس ارجاع دهید.
4) «اگر کودک در هنگام نوشتن دچار تنش و اضطراب می شود، برای کاهش تنش در کودک به شیوه های زیر عمل کنید:
الف) سعی کنید در ذهن کودک تصویری مثبت از خودش ایجاد کنید.
ب) از سرزنش کردن کوچک به خاطر بدخطی او خودداری کنید.
ج) از ایجاد تنش و اضطراب در کودک جلوگیری کنید. به طور مثال، تعیین وقت محدود برای انجام یک تکلیف، در دانش آموز مضطرب، باعث ایجاد تنش و اضطراب و در نهایت بدخطی بیشتر می شود» (بیابانگرد، 1385، ص 40).
5) اگر کودک در دست های خود دچار ضعف یا محدودیت حرکتی باشد، می توانید از تمرینات زیر بهره بگیرید:
الف) تمرینات روی تابلو:
از کودک بخواهید با استفاده از حرکات آزاد و گستردۀ دست و به کارگیری عضلات شانه، بازو و انگشتان، بر روی تابلو طراحی کند.
ب) پرورش حرکات نوشتن با دیگر وسایل:
از کودک بخواهید به جای استفاده از قلم، از انگشت خود و رنگ گواش استفاده کند یا عمل نوشتن را بر روی یک سینی خاکستر انجام دهد. هم چنین با استفاده از یک تکه گچ یا ذغال، حروف و کلمات درشتی بر روی آسفالت کوچه بنویسد.
چنان چه مشکل کودک در زمینۀ حرکات دست با این تمرینات بر طرف نشد، او را به یک کارشناس توانبخشی (فیزیوتراپی ـ کاردرمانی) ارجاع دهید.
6) اگر لرزش ضعیفی در انگشتان کودک مشاهده می کنید یا سابقۀ کودک گویای حملات تشنجی است، با مشورت کمی کنید یا سابقۀ کودک گویای حملات تشنجی است، با مشورت با خانوادۀ دانش آموزان، وی را به یک متخصص مغز و اعصاب ارجاع دهید.
7) اگر کودک سر خود را خیلی به کاغذ می چسباند یا مشکوک به ضعف بینایی است، او را به چشم پزشک ارجاع دهید.
8) اگر متوجه شدید که در نیمکره های مغزی کودک، غلبۀ طرفی ایجاد نشده است، می توانید به ترتیب زیر عمل کنید:
الف) از کودک بخواهید با پای راستش به یک توپ لگد بزند.
ب) لوله ای را به دست کودک بدهید و از او بخواهید که با یک دستش روی چشم چپش را بگیرد و با چشم راستش درون لوله را نگاه کند.
ج) رادیوی کوچکی را به دست کودک بدهید و از او بخواهید آن را نزدیک گوش راستش بگیرد و به آن گوش کند.
د) اگر عملکرد کودک نشان می دهد که تمایل او برای استفاده از سمت چپ بیشتر است، از او بخــواهید همین اعمال را با سمت چپش انجـــام دهد. به این ترتیب، یک سمت بدن کودک غالب می شود (سیف، 1385، ص 136).
9) چنان چه کودک چپ دست است، از او بخواهید هنگام نوشتن، سمت چپ کاغذ را به سمت بالا کج کند. اگر کودک راست دست است، از او بخواهید سمت راست کاغذ را به طرف بالا کج کند.
10) اگر کودک کلمات را بیش از حد بزرگ یا کوچک می نویسد، می توانید اندازۀ متوسطی برای کلمات در نظر بگیرید و با گذاشتن خط فاصله بین کلمات از کودک بخواهید فاصله تعیین شده را فقط با یک کلمه پر کند.
11) اگر کودک بیش از حد پر رنگ یا کمرنگ می نویسد، به ترتیب زیر عمل کنید:
کاغذ سفیدی را زیر برگه کاربن و کاغذ سفید دیگری را بر روی آن قرار دهید. از کودکی که با فشار زیاد می نویسد بخواهید آن قدر ضعیف مداد را فشار دهد که اثر زیادی از کلمه بر روی کاغذ زیرین باقی نماند. از کودکی که فشار کمتر از حد معمول به مداد وارد می کند، بخواهید آن قدر به مداد فشار آورد که اثر آن بر روی کاغذ زیر کپی پر رنگ باشد.
12) اگر کودکی از خط راست خارج می شود، از او بخواهید خط کشی را بالای خط زمینه قرار دهد، به گونه ای که هنگام نوشتن نوک مدادش مرتباً با لبۀ خط کش تماس پیدا کند. هم چنین می توانید بالا و پایین خط زمینه، دو خط کمرنگ بکشید و از کودک بخواهید کلمات را طوری بنویسد که از این دو خط خارج نشود.
13) کج نوشن کلمات، از کج گذاشتن بیش از حد کاغذ ناشی می شود. اگر با دانش آموزی برخورد کردید که دست نوشته های کجی داشت، از او بخواهید کاغذ را در وضعیت بهتری قرار دهد.
14) نامرتب نوشتن تکالیف توسط دانش آموز، ممکن است به علت محدودیت حرکتی در دست باشد با این که مداد را بیش از حد محکم در دست می گیرد یا وضعیت درستی در هنگام نوشتن به خود نداده است. بنابراین با بر طرف کردن هر یک از یک از این علل، دانش آموز می تواند دست خط بهتری داشته باشد.
فهرست منابع:
- صافی، احمد (آبان 1372). پیام کودکان دبستانی. نشریۀ ماهانۀ آموزشی ـ تربیتی پیوند، شمارۀ 169، تهران: انتشارات انجمن اولیا و مربیان.
- مسیبی، علی (دی (1381). با بچه های ابتدایی. نشریۀ رشد آموزش ابتدایی، شمارۀ 181. تهران: انتشارات رشد.
- والاس، جرالد و مک لافلین، جمیز (1370). ناتوانی های یادگیری. مشهد: انتشارات آستان قدس رضوی.
- مجلۀ کودکان استثنایی (اردیبهشت 1385). انتشارات سازمان آموزش و پرورش استثنایی.
- هرگنهان و اولسون (1385). نظریه های یادگیری و آموزش. ترجمۀ علی اکبر سیف. تهران: نشر روان.
- سیف، علی اکبر (1385). سنجش و اندازه گیری. تهران: نشر روان.
- بیابانگرد، اسماعیل (1385). روان شناسی تربیتی. تهران: انتشارات رشد
برداشت از وبلاگ خاطرات یک آموزگار: خاطرات وروجکهای فری